مجموعه معادن سنگ لاشتر در استان اصفهان، یکی از مهمترین قطبهای استخراج سنگ ساختمانی در ایران محسوب میشود. این منطقه علاوه بر ارزش اقتصادی بالا، با توجه به نزدیکی به شهر تاریخی اصفهان دارای پتانسیل بینظیری برای توسعه ژئوتوریسم (زمینگردشگری) است. پژوهش حاضر با رویکردی ترکیبی در بخش معدن و بررسیهای علمی، به بررسی ظرفیتهای زمینگردشگری معادن لاشتر میپردازد. نتایج نشان میدهد که این منطقه با ویژگیهای زمینشناختی منحصربهفرد، تاریخچه طولانی معدنکاری و کیفیت بالای سنگهای استخراجی، میتواند به عنوان یک منطقه گردشگری معدنی نیز معرفی شود. توسعه ژئوتوریسم در این منطقه نه تنها به حفظ میراث زمینشناختی کمک میکند، بلکه منجر به تنوعبخشی اقتصادی، اشتغالزایی محلی وحتی ارتقای جایگاه بینالمللی برند سنگهای ساختمانی ایرانی شود.
در دنیای پر زرق و برق معماری امروز، جایی که آسمانخراشهای شیشهای و سازههای بتنی مدرن قد علم کردهاند، هنوز هم اصالت و شکوه سنگهای طبیعی، قلب هر بینندهای را به تسخیر خود در میآورد. سنگ، این راوی خاموش تاریخ، از دل زمین برمیخیزد تا داستانهای ناگفتهای از گذر زمان، تحولات زمینشناختی و دستان هنرمندانی را بازگو کند که از آن، شاهکارهایی جاودان خلق کردهاند. در این میان، ایران، این سرزمین کهن، با گنجینهای بیبدیل از معادن سنگ ساختمانی، همواره در کانون توجه بوده است. یکی از این نامهای پرآوازه، مجموعه معادن لاشتر در استان اصفهان است؛ منطقهای که نه تنها به واسطه سنگهای ساختمانی مرغوب و باکیفیت خود شهرتی جهانی دارد، بلکه با قدمتی طولانی، پتانسیلی شگرف برای توسعه مفهومی نوین و جذاب به نام “زمین گردشگری” یا “ژئوتوریسم” را در خود نهفته دارد. در ادامه این مطلب، سفری به اعماق تاریخ و زمینشناسی این منطقه، با نگاهی دوگانه به ارزشهای معدنی و جذابیتهای ژئوتوریستی آن، با زبانی که هم برای متخصصان سنگ و معدن آشنا باشد و هم برای علاقهمندان به طبیعت و تاریخ، گیرا و خواندنی ارائه می گردد .
مجموعه معادن لاشتر در20کیلومتری جنوب شهر اصفهان، نزدیک شهر جدید بهارستان واقع شده است. این منطقه بخشی از زون ساختاری سنندج-سیرجان محسوب میشود که با تاریخ زمینشناسی پیچیده و متنوع، بستر مناسبی برای تشکیل انواع سنگهای با کیفیت فراهم کرده است.
از دیرباز به عنوان یکی از مهمترین منابع تامین سنگ ساختمانی در ایران و حتی جهان شناخته شده است. سنگ مرمریت مشکی لاشتر، با زمینهای تیره و رگههای سفید و منحصربهفرد خود، نه تنها در بناهای تاریخی و باشکوه اصفهان همچون مساجد، کاخها و پلهای تاریخی خوش درخشیده، بلکه به عنوان یک برند معتبر در بازارهای جهانی نیز جایگاه ویژهای کسب کرده است. این سنگ که با نامهای دیگری همچون “پارس گری” (Pars Gray) و پیترا گری “pietra Grey” یا آرمانی گری “Armani Grey”نیز شناخته میشود، به دلیل مقاومت بالا، زیبایی چشمنواز و قابلیت صیقلپذیری عالی، همواره انتخاب اول معماران و سازندگان خوشذوق بوده است.
قدمت بهرهبرداری از معادن لاشتر به قرنها پیش بازمیگردد. شواهد تاریخی و بقایای کارگاههای سنگتراشی قدیمی در منطقه، گواهی بر این مدعاست که استادکاران ایرانی از دوران صفویه و حتی پیشتر، با شناخت دقیق از ویژگیهای این سنگ، از آن در ساخت بناهای ماندگار بهره میجستهاند. این پیشینه غنی، خود به تنهایی، لایهای از جذابیت تاریخی به این منطقه میافزاید و آن را از یک معدن صرف، به یک میراث صنعتی و فرهنگی بدل میکند.
عملیات استخراج در معادن لاشتر، همچون سایر معادن سنگ ساختمانی، فرایندی پیچیده و طاقتفرساست که نیازمند دانش فنی، تجهیزات مدرن و البته احترام به طبیعت است. این فرایند معمولاً با شناسایی دقیق رگههای سنگی مرغوب و برنامهریزی برای دسترسی به آنها آغاز میشود. در گذشته، روشهای سنتی و استفاده از ابزارهای دستی ، روشِ غالب بود. اما امروزه، با پیشرفت تکنولوژی، روشهای نوینتری همچون استفاده از دستگاههای برش الماسه (سیم برش الماسه) و چالزنیهای دقیق، جایگزین شدهاند. این روشها نه تنها باعث کاهش ضایعات سنگ و افزایش بهرهوری میشوند، بلکه آسیبهای زیستمحیطی را نیز به حداقل میرسانند . البته لازم بذکر است لایه بندی بودن معدن لاشتر بعضاً باعث کاهش هزینه تولید نیز می گردد.
با توجه به فعال بودن معدن ، مشاهده مراحل استخراج سنگ از دل کوه، خود به تنهایی میتواند یک جاذبه توریستی باشد. دیدن بلوکهای عظیم سنگی که با مهارت و دقت از سینه کوه جدا میشوند، حمل و نقل آنها با ماشینآلات معدنی و در نهایت، انتقال آنها به کارخانههای سنگبری برای فرآوری و تبدیل شدن به تایلها و اسلبهای زیبا، تجربهای فراموشنشدنی برای هر بازدیدکنندهای خواهد بود. این فرایند، نمادی از تعامل انسان با طبیعت و تلاش او برای بهرهبرداری از منابع خدادادی است.
اما ارزش معادن لاشتر، تنها به سنگهای ساختمانی آن محدود نمیشود. این منطقه، با ویژگیهای منحصربهفرد زمینشناختی خود، پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم دارد. زیرا مجموعه معادن لاشتر در مجاورت پارک ملی کلاه قاضی واقع شده است . ژئوتوریسم، شاخهای از گردشگری است که بر بازدید از پدیدههای زمینشناختی و ژئومورفولوژیکی، آشنایی با تاریخچه زمین و فرایندهای شکلدهنده آن تمرکز دارد. هدف از ژئوتوریسم، نه تنها لذت بردن از مناظر طبیعی، بلکه آموزش و افزایش آگاهی عمومی نسبت به اهمیت میراث زمینشناختی و لزوم حفاظت از آن است.
معادن سنگ، به ویژه معادن باسابقه و فعال همچون لاشتر، میتوانند به عنوان ژئوسایتهای بسیار جذابی مطرح شوند. در این مناطق، بازدیدکنندگان میتوانند:
- لایههای مختلف زمینشناسی را مشاهده کنند: دیوارههای معدن، برشی طبیعی از لایههای سنگی هستند که هر یک داستان میلیونها سال تحول زمین را در خود دارند. تشخیص انواع سنگها، گسلها، چینخوردگیها و سایر پدیدههای ساختاری، برای علاقهمندان به زمینشناسی بسیار آموزنده و هیجانانگیز خواهد بود.
- با فرایند تشکیل سنگها آشنا شوند: راهنمایان متخصص میتوانند در مورد منشا سنگهای منطقه، شرایط تشکیل آنها (رسوبی، دگرگونی یا آذرین بودن) و کانیهای تشکیلدهنده آنها توضیح دهند. در مورد سنگ لاشتر که یک نوع مرمریت (سنگ آهک دگرگون شده) است، توضیح فرایند دگرگونی و تبلور مجدد کلسیت تحت فشار و حرارت، میتواند بسیار جالب باشد.
- تاریخچه معدنکاری و تکنولوژیهای استخراج را بیاموزند: بازدید از بخشهای فعال و غیرفعال معدن، حتی با بازدید از قسمتهای قدیمی تر معدن، آشنایی با ابزارها و روشهای قدیمی و جدید استخراج، و شنیدن داستانهای معدنچیان، تجربهای منحصربهفرد را رقم میزند.
- به اهمیت حفاظت از محیط زیست پی ببرند: مشاهده چالشهای زیستمحیطی مرتبط با فعالیتهای معدنی و اقداماتی که برای کاهش این اثرات و بازسازی مناطق استخراج شده انجام میشود، میتواند آگاهیبخش باشد.
با توجه به ویژگیهای ذکر شده، مجموعه معادن لاشتر این پتانسیل را دارد که در آینده به یک “مقصد عالی ژئوتوریستی” تبدیل شود. مناطقی با مرزهای مشخص که در آنها، علاوه بر حفاظت از میراث زمینشناختی، فعالیتهای گردشگری، آموزشی و توسعه پایدار محلی نیز ترویج میشود. این امر میتواند مزایای متعددی به همراه داشته باشد، از جمله:
- ایجاد منابع درآمدی جدید: علاوه بر درآمد حاصل از فروش سنگ، گردشگری نیز میتواند به اقتصاد منطقه کمک کند.
- اشتغالزایی: توسعه زیرساختهای گردشگری و ارائه خدمات به بازدیدکنندگان، فرصتهای شغلی جدیدی را برای مردم محلی ایجاد میکند.
- حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی: با افزایش آگاهی عمومی و جلب توجه مسئولین، تلاشها برای حفاظت از این منطقه ارزشمند افزایش خواهد یافت.
- توسعه پایدار: ژئوتوریسم بر مبنای اصول توسعه پایدار استوار است و به حفظ منابع برای نسلهای آینده کمک میکند.
البته، توسعه ژئوتوریسم در یک منطقه معدنی فعال، با چالشهایی نیز همراه است. مسائل ایمنی، مدیریت بازدیدکنندگان، جلوگیری از تداخل با فعالیتهای معدنی و نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای گردشگری (مانند مسیرهای دسترسی، مراکز اطلاعرسانی، اقامتگاهها و …) از جمله این چالشها هستند.
برای غلبه بر این چالشها، همکاری نزدیک بین سازمانهای دولتی (مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی)، بخش خصوصی (شرکتهای معدنی و فعالان گردشگری) و جوامع محلی ضروری است. تدوین یک طرح جامع مدیریت ژئوتوریسم، آموزش راهنمایان متخصص، ایجاد مسیرهای بازدید امن و جذاب و بازاریابی مناسب، از جمله اقداماتی است که میتواند به موفقیت این طرح کمک کند.
مجموعه معادن لاشتر، گنجینهای است که ارزش آن فراتر از سنگهای ساختمانی مرغوبی است که از دل آن استخراج میشود. این منطقه، با تاریخچه غنی، ویژگیهای زمینشناختی منحصربهفرد و فرایند جذاب استخراج سنگ،نزدیکی به شهر بزرگ اصفهان، پتانسیلی عظیم برای تبدیل شدن به یک مقصد ژئوتوریستی برجسته در ایران و حتی در سطح بینالمللی را دارد. با نگاهی خلاقانه و مدیریتی هوشمندانه، میتوان از این پتانسیل نهفته بهرهبرداری کرد و ضمن حفظ و معرفی این میراث گرانبها، به توسعه پایدار منطقه و ایجاد فرصتهای جدید برای نسلهای آینده کمک نمود. شکوه خاموش لاشتر، در انتظار کشف و بازگویی است؛ داستانی که از دل سنگ آغاز میشود و به وسعت تاریخ و زیباییهای بیپایان زمین ادامه مییابد. باشد که با همت و درایت، این قصه را به بهترین شکل روایت کنیم.
سالها پیش، وقتی برای اولین بار نمونههای مرمریت مشکی لاشتر را در یک نمایشگاه بینالمللی دیدم، چیزی در آن سنگ مرا گرفت. نه فقط آن تیرگی باشکوه یا آن رگههای سفید که گویی قلمموی یک نقاش ازلی بر آن نقش بسته بود. بلکه یک “اصالت” خاص، یک “وزن” که از دل تاریخ و زمین برمیخاست. همکاران ایرانی با افتخار از کاربردش در بناهای میراث جهانی اصفهان میگفتند و من، در ذهنم، آن گنبدهای فیروزهای و ایوانهای مقرنس را تجسم میکردم که با وقار این سنگ تیره، کنتراستی بیبدیل یافتهاند.
سنگ لاشتر، یا آنطور که در بازارهای جهانی گاهی با کدهایی مثل “Pars Grey” یا حتی جسورانهتر، ” pietra Grey ” میشناسندش، یک مرمریت دگرگون شده است. یعنی یک سنگ آهک رسوبی که تحت فشار و حرارت عظیم اعماق زمین، کریستالهایش بازآرایی شدهاند و این بافت متراکم و صیقلپذیر را به وجود آوردهاند. از دید یک مهندس، این یعنی سنگی با مقاومت فشاری مطلوب، تخلخل پایین و قابلیت پرداخت عالی. اما از دید یک عاشق سنگ، این یعنی بوم نقاشی طبیعت که هر اسلب آن، داستانی منحصربهفرد دارد. قدمت بهرهبرداری از این منطقه، که به گواه تاریخ به دوران صفویه و حتی قبلتر میرسد، نشان از هوش سرشار پیشینیان ما در شناسایی و بهکارگیری مصالح بومی با بالاترین کیفیت دارد. این فقط استخراج سنگ نبوده، این یک درک عمیق از زمینشناسی کاربردی بوده است.
بیایید کمی از جنبههای رمانتیک فاصله بگیریم و به قلب تپنده ماجرا، یعنی عملیات استخراج، سری بزنیم. استخراج سنگ تزئینی، بهخصوص مرمریتی باکیفیت لاشتر، یک هنرو علم دقیق و حسابشده با طبیعت است. اینجا دیگر خبری از انفجارهای کور و تولید انبوه خردهسنگ نیست (یا حداقل نباید باشد!). هدف، جداسازی بلوکهای عظیم و سالم (کوپهای صادراتی یا قابل فرآوری) با کمترین آسیب به ساختار سنگ و البته، با رعایت اصول ایمنی و مواردزیستمحیطی است.
در طول سالیان فعالیتم، شاهد تحول عظیمی در تکنیکهای استخراج بودهام. از روشهای سنتی با استفاده از گوه و پتک و باروت سیاه که یادآور دورانهای گذشته است، تا ورود سیم برشهای الماسه (Diamond Wire Saws) که همچون یک چاقوی جراحی دقیق، بلوکها را از سینه پلههای معدن جدا میکنند. استفاده از چالهای موازی و کنترلشده (Stitch Drilling) برای ایجاد خطوط ضعف و جداسازی اولیه، و سپس ورود سیم برش، ضایعات را به حداقل رسانده و بهرهوری را به طرز چشمگیری افزایش داده است. مدیریت آب مصرفی، کنترل گرد و غبار، و برنامهریزی برای بازسازی و احیای بخشهای استخراجشده، دیگر جزو لاینفک یک عملیات معدنکاری مدرن و مسئولانه است.
تصور کنید، ایستادن بر لبه یک پله استخراجی در لاشتر، و مشاهده این فرایند از نزدیک: غرش دستگاههای حفاری، حرکت آرام و قدرتمند سیم الماسه در دل سنگ، و در نهایت، جدا شدن یک بلوک چند تنی که میلیونها سال در سکوت زمین آرمیده بود. این برای من، مجیری، یک سمفونی صنعتی است. سمفونیای که نتهای آن را مهندسین، تکنسینها و کارگران زحمتکش معدن مینوازند.
و اما، ژئوتوریسم. شاید برای برخی از همکاران، این واژه هنوز کمی غریب باشد. “معدن و گردشگری؟ مگر میشود؟” بله، دوستان، میشود و چه خوب هم میشود! ژئوتوریسم، یعنی سفر به مناطقی که داستان زمین را برای ما بازگو میکنند و چه جایی بهتر از یک معدن فعال و تاریخی مانند لاشتر برای شنیدن این داستان؟
یک معدن سنگ، بهویژه یک معدن روباز، یک کتاب زمینشناسی گشوده است. دیوارههای پلههای استخراجی، مقاطع بینظیری از لایههای سنگی، گسلها، چینخوردگیها، و سایر پدیدههای ساختاری را به نمایش میگذارند. یک راهنمای آگاه میتواند بازدیدکنندگان را با مفاهیمی چون دیاژنز، دگرگونی، انواع کانیهای تشکیلدهنده سنگ تاریخچه زمینشناختی منطقه آشنا کند.
فراتر از زمینشناسی محض، خودِ عملیات معدنکاری، تاریخچه آن، و تاثیر آن بر فرهنگ و اقتصاد منطقه، میتواند بخشی از جاذبه ژئوتوریستی باشد. تصور کنید:
- ایجاد یک موزه کوچک معدن: با نمایش ابزارهای قدیمی استخراج، نمونه سنگهای مختلف، عکسها و اسناد تاریخی.
- مسیرهای بازدید مشخص و ایمن: که بازدیدکنندگان را به نقاط کلیدی معدن (با رعایت فاصله ایمن از مناطق فعال) هدایت کند.
- نمایش زنده (و کنترلشده) برخی فرایندها: مانند برش یک بلوک کوچک یا نمایش ماشینآلات.
- کارگاههای آموزشی: برای دانشجویان زمینشناسی، معدن، معماری و حتی دانشآموزان.
- روایت داستانهای انسانی: زندگی معدنچیان، استادکاران سنگتراش، و نقش این معدن در توسعه اصفهان و ایران.
از منظر یک مهندس، ژئوتوریسم در لاشتر یعنی نمایش افتخارآمیز توانمندیهای مهندسی ایرانی در بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی. یعنی نشان دادن اینکه صنعت معدن میتواند با محیط زیست و میراث فرهنگی همزیستی مسالمتآمیزی داشته باشد.
اگر کمی بلندپروازانهتر نگاه کنیم، مجموعه معادن لاشتر و مناطق اطراف آن، پتانسیل تبدیل شدن به یک “ژئوپارک” را دارند. یک ژئوپارک، فراتر از چند سایت زمینشناسی منفرد است. یک منطقه مدیریتی یکپارچه است که در آن، حفاظت از میراث زمینشناختی، آموزش، گردشگری و توسعه پایدار جوامع محلی، دست در دست هم پیش میروند.
البته، چالشها را نباید نادیده گرفت. ایمنی بازدیدکنندگان در یک محیط صنعتی فعال، اولویت اول و آخر است. نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزش نیروی انسانی متخصص (راهنمایان ژئوتوریسم)، و هماهنگی بین دستگاههای مختلف دولتی و خصوصی، از دیگر موانع پیش رو است. اما به قول ما مهندسان، “هر چالشی، یک فرصت برای نوآوری است.” با یک برنامهریزی دقیق، مشارکت جامعه محلی و صاحبان معادن، و استفاده از تجارب موفق جهانی (نمونههای زیادی از معادن قدیمی که به جاذبههای گردشگری تبدیل شدهاند، وجود دارد)، این رویا میتواند به واقعیت بپیوندد.
در ایران، سازمان زمینشناسی کشور وظیفه شناسایی و معرفی ظرفیتهای ژئوتوریسمی را برعهده دارد. هرچند این سازمان مجاز به بهرهبرداری مستقیم نیست، اما با ارائه مشاورههای علمی و زمینشناختی به مجریان بخش خصوصی و دولتی، نقش مهمی در توسعه پایدار این حوزه ایفا میکند.
همچنین وزارت صنعت، معدن و تجارت میتواند با الزام بهرهبرداران معدنی به حفظ بخشی از محدودههای ارزشمند برای گردشگری و بازسازی معادن پس از بهرهبرداری، زیرساختهای ژئوتوریسم را فراهم سازد. بازسازی محیط، ایجاد دریاچههای مصنوعی یا پوشش گیاهی پس از اتمام عملیات معدنی، از جمله اقداماتی است که برخی کشورها انجام میدهند.
ژئوتوریسم معدنی نهتنها به حفظ منابع طبیعی و افزایش آگاهی عمومی درباره علوم زمین کمک میکند، بلکه به ایجاد اشتغال، توسعه روستاهای اطراف معادن، و تنوعبخشی به اقتصاد محلی نیز منجر میشود. استفاده از تیمهای متخصص در زمینه معدن، زمینشناسی و ژئومورفولوژی برای شناسایی جاذبههای معدنی، ایجاد موزههای معدنی در استانها، و دعوت از بخش خصوصی برای سرمایهگذاری، از جمله راهکارهایی است که میتواند این صنعت را در ایران شکوفا کند.
لاشتر فقط یک ذخیره سنگی نیست؛ یک سرمایه چندبعدی است. لاشتر فقط یک منبع درآمدزایی از طریق فروش سنگ نیست. لاشتر یک سرمایه ملی است. یک میراث زمینشناختی، صنعتی و فرهنگی. بیایید با نگاهی نو به آن بنگریم. ارزش سنگ لاشتر تنها در دل زمین و در بازارهای جهانی خلاصه نمیشود؛ این ارزش میتواند در لبخند رضایت یک گردشگر، در افزایش آگاهی یک دانشجو، و در رونق پایدار جامعه محلی نیز متجلی شود. ژئوتوریسم، کلیدی است که میتواند این ابعاد جدید از ارزش را برای لاشتر و برای صنعت سنگ ایران باز کند. در کنار بهرهبرداری مسئولانه از منابع سنگی آن، قفل پتانسیلهای نهفته ژئوتوریستی آن را نیز می توان گشود. این کار نه تنها به تنوعبخشی به اقتصاد منطقه کمک میکند، بلکه نسل جدید را با اهمیت زمین، منابع آن و تاریخ پرافتخار صنعتگری در این مرز و بوم آشناتر میسازد.
با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک ایران، تنوع زمینشناسی بالا، و پیشینه کهن در معدنکاری فلزی و غیرفلزی، توسعه ژئوتوریسم معدنی یک ضرورت ملی در مسیر توسعه پایدار محسوب میشود. بهرهبرداری هوشمند از این فرصت، میتواند نقش مهمی در جذب گردشگران داخلی و بینالمللی، افزایش درآمد، حفظ محیط زیست و ارتقای جایگاه ایران در نقشه جهانی گردشگری زمینشناختی ایفا کند. می توان در این معدن با ساخت سالنها و بخشهای مختلف و نشان دادن روشهای معدنکاری قدیمی که در قالب ماکت طراحی شده ، به جذابیتهای این مجموعه افزود. یا هتلی در دل کوه در قسمتهای متروکه و غیرفعال ایجاد کرد.
این پروژه نیازمند همکاری گسترده بین دستگاههای دولتی، بخش خصوصی، جامعه علمی و محلی است. اما ارزشافزودهای که ایجاد خواهد کرد، بسیار فراتر از هزینههای اولیه خواهد بود.


